این روزهـــآ ... "اما باور نمیکنم بریدنم را ... و با همه ی وجود سعی میکنم این حس رو نادیده بگیرم ؛ دلم این همه بی تفاوتی ناخودآگاه را نمیخواد ..." حس قشنگیه یکی نگرانت باشه ، بعضی وقت ها چیزی می نویسی از دلت … برای یک نفر …! اما دلت می گیرد ، چشمانت پر از اشک می شود ، قلبت خالی می شود ، وقتی یادت می آید ، همه آن را می خوانند و می پسندند جز همان یک نفر…!! بـَـعد از مَـرگـَـم مرا در دورتریـن غـُـروب خاطِـراتــَـت هـَـم نـَـخواهے دید
تَلخــــَم!
تـــَلــــخ ...
تَــلـــخ می نویســــم ...
تَـــلــخ فِکر می کُنم ...
این روزهـــــآ ...
دَست بردآاشــته ام از تَوجُه بی وقفه به حُضور آدم هــــآ ...!
پــَرهیز می کنم اَز ثَبت وُجودهـــآیی که ماندگاری ندآارند!
این روزهـــــآ ...
تـــَلـــخ تَر از هَمیشه ...
از هَمه ی آدم هـــآ بــُریده ام!
یکی بترسه از اینکه یه روزی از دستت بده ،
سعی کنه ناراحتت نکنه ،
حس قشنگیه وقتی از ش جدا میشی، اس ام اس بده عزیز دلم رسید؟
قشنگه یهو بغلت کنه ،بوست کنه ...
یهو توی جمع در گوشت بگه دوست داره ...
یگه که حواسم بهت هست ...
حس قشنگیه ازت حمایت کنه ؛ وقتی حق با تو نیست ...
آره اینا قشنگه !!!
خودت گفتی همه ی این قشنگیا هدیه ی تو به من هستن ...
مـَـنے را کہ هر نـَـفـَـس با یادت اندیشیدم
و هـَـر لـَـحظه بے آنکه تو بدانے بـَـرایـَـت آرزوے بهترین ها را کــَـردم
بـَـعد از مـَـرگم نامَـم را در ذهنت تــَـداعے نـَـخواهے کــَـرد
نامے که برایـَـت بیگانہ بود اما در کنارت بود !!
بے آنکہ خود خواهان آن باشے
بعد از مـَـرگم چشمانــَم را روے کاغـَـذ نـَـخواهے کِـشید
چـَـشمانے کہ هـَـمواره بـِـخاطـِـر غـَـم ها وشادے هایـَـت بارانے بود
و مے درخشید هـِـنگام دیدن چشمانت
بعد از مـَـرگم گرماے دستانـَـم را حـِـس نخواهے کرد
دستانے که روز و شــَـب رو به آســِـمان براے لـَـبخندت دُعا میکردند
بعد از مـَـرگــَـم صدایم را نــَـخواهے شِـنید
صدایے که گــَـرچہ از غــَـم پُر بود اما شِـنیده میشـُـد
تا بــِـگویــَـد
دوستــَـت دارمــــ . . .
نوشته شده در سه شنبه 91/11/10ساعت
10:47 عصر توسط ...| نظرات ( ) |
نوشته شده در دوشنبه 91/11/9ساعت
9:30 عصر توسط ...| نظرات ( ) |
نوشته شده در جمعه 91/11/6ساعت
11:9 عصر توسط ...| نظرات ( ) |
نوشته شده در پنج شنبه 91/11/5ساعت
8:42 عصر توسط ...| نظرات ( ) |